داستان کتاب، خود ، نقد کتاب است. مردمي چنان و مبلغي چنين! از هرجهت که به محتوا مي نگري معايب آن بسيار بيشتر از محاسن آن خودنمايي مي کند. واقعا مردم کدام خطه از ايران عزيز ما تا اين حد به دور از آداب و ديانت هستند؟ اگر هم يک درصد وجود داشته باشند آيا جايگاه بيان و بسط آن در اينجاست؟ در مقابل چشم همه؟ که چه بشود؟ با چه هدفي؟ براي رسيدن به چه مقصدي؟ چرا از خوبي ها نبايد گفت؟ از شرافت و پاکي و سادگي مردمان زحمت کش روستا که بسياري اوقات عقايدي قوي تر از ما و اخلاقياتي پسنديده تر از ما دارند.