وبلاگ :
دقيقه هاي خيالي
يادداشت :
نقد رمان افعي کشي
نظرات :
0
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ميم.حائري
اما نويسنده خيلي زيرکانه موضوع تاثير اين شبکهها را بر شکلگيري سلايق مردم مطرح ميکند. ابتداي داستان خيلي کوتاه و گذرا اشارهاي ميکند، که تا انتها سايه شومش را بر تمام داستان حفظ ميکند. چرا که تمام مصائب از آن جا آغاز ميشود که خانم خانه، شوهر خود را با مدلهاي اين شبکهها مقايسه ميکند و سرخورده ميشود و پس از بيان خواستههاي ظاهربينانه و شيک خود، خانه را رها ميکند و ميرود. و مرد خانه در يک دور باطل ميافتد براي رهايي از اين وضعيت و برآوردن خواستههاي همسرش.
يکي ديگر از اشارات داستان، که در حد يک کلمه بيان ميکند، اما دنيايي حرف پشت آن است، اشاره به يهودي بودن شخصيت رمال (پيربابا) است. که در انتهاي داستان تنها به اين اکتفا ميکند که از زبان مقامات بگويد نام وي شمعون بوده است. فتنهگري يهود در جوامع مسلمان بر همه مبرهن است و سر دراز دارد که در اين مجمل، مجال بحثش نيست.
افعي کشي فضايي مخوف دارد که خواننده را به درون خود ميکشد و نهايتا در يک گيجي و منگي (از اين همه اتفاقات) رها ميکند و تنها دلخوشياش اين ميماند که رمال داستان اعدام شد. اما تکليف آن همه فرزندان نامشروع و عفتهاي به يغما رفته و زندگيهاي برباد رفته چه ميشود؟